نامش را چنان مهر ممنوع زدند که هر کسی بتواند به زبانش حرف بزند اما چیزهایی دیگری بگوید. حالا که همه از «عدالت» میگویند، از لزوم توجه به خواستههای محرومان، و بعد برنامههای شکوفایی بازار آزاد و «خصوصیسازی درست» و زدودن مقررات دستوپاگیر پیش پای صاحبان سرمایه و فراهم کردن امنیت سرمایهگذاری را به نام «عدالت» به گفتار عمومی «قاچاق» میکند، حالا که برنامههای اقتصادی کاندیداهای ریاستجمهوری با برنامههای اقتصادی منتظرالدولههای ساکن غرب مو نمیزند، حالا که ستمکاران غالب و ستمکاران مغلوب و ستمکاران در انتظار قدرت همه تداوم استیلای سرمایه را با رنگ عدالت به «بازار آزاد» دروغ و چپاول عرضه میکنند، باید این نام را از زیر غبار تحریف بیرون کشید و بدون لکنت آن را تکرار کرد. باید پیش رفت نه به سوی «عدالت»ی که از رییسی تا احمدینژاد، از همتی تا جلیلی، از شازدهی پهلوی تا مسیح علینژاد بر سر مصادرهی نام آن همدیگر را میدرند. نام عدالتی که جبههی سیاست مردمی به سمت آن گام برمیدارد نام معلومی است با تاریخ نبردی که تاریخ تمام جوامع بوده است. نام ممنوع و تحریفشدهی کمونیسم.
سرود پرچم سرخ بر اساس ملودی سرودی ایتالیایی با همین نام ساخته شده است. در تمامی مراحل تولید این اثر، از نواختن سازهای گوناگون تا همراهی در طراحی پوستر، رفقای ایتالیایی بچههای اعماق همراه ما بودهاند. آنها که پرچم سرخ را کیلومترها دورتر از ما در دست گرفتهاند و اکنون از فراز کیلومترها رفقای خودشان را در سنگر نبرد طبقاتی یافتهاند.
برای نان ما – قیام کردیم
به صبح فردا – سلام کردیم
گلوله بستند – صفوف ما را
به خون کشیدند – جوانهها
برخیزیم بیا تا برخیزیم
با ظلمت دوباره بستیزیم
تو پرچم سرخ فریادی
تا کمونیسم و آزادی
جهان فردا – لبریز رنگ است
شقایقی در – شکاف سنگ است
شکاف بنشان – بر سنگِ بیجان
تا گل بروید– ز هر کران
برخیزیم بیا تا برخیزیم
با ظلمت دوباره بستیزیم
تو پرچم سرخ فریادی
تا کمونیسم و آزادی
آنها که از شب – گلوله خوردند
گلوی فریاد – به ما سپردند
شفق عیان شد– ز خونِ آبان
پایانِ سرخِ – شبِ ددان
برخیزیم بیا تا برخیزیم
با ظلمت دوباره بستیزیم
تو پرچم سرخ فردایی
بر پاکن نظامِ شورایی
تا کمونیسم و آزادی!
تا کمونیسم و آزادی!