در فلاخن صد و نود و یکم مروری خواهیم داشت به چهار کتابی که اخیرن در غرب، در مورد بحران محیط‌زیست و مسئله‌ی حفظ زمین منتشر شده است و تضادهای بنیادینی که میان چهار دیدگاه ارائه‌شده در این کتاب‌ها وجود دارد. این فلاخن از کتاب بیل گیتس آغاز می‌کند، از توصیه‌نامه‌ی داهیانه‌ای که نوشته شده تا نشان دهد برای حفظ محیط زیست نیازی به تغییر سیستم نیست و سرمایه‌داری می‌تواند راه‌هایی برای نجات زمین پیدا کند، به ویژه اگر این راه‌ها متضمن سود سرشار برای سرمایه‌دارانی باشد که بیل گیتس یکی از آنان است. سپس به کتاب مایکل ای.مان می‌پردازد دانشمندی که راه‌‍حل بحران محیط زیست را در مکانیسم‌های بازار جستجو می‌کند بدون آن‌که به نظم مستقر سرمایه‌داری توجه داشته باشد و به این‌ترتیب به ناگزیر در کنار سیاست‌های نولیبرالی دولت‌های دست‌راستی‌ای می‌ایستد که یکی از سیاست‌های آنها آزادسازی نرخ سوخت است. دو کتاب بعدی «بیش از حد گرم‌شده» و «زمین در آتش» کتاب‌هایی هستند که از زاویه‌ای کاملن متضاد با کتاب‌های پیشین به بحران زیست‌محیطی می‌پردازند، در این دو کتاب ارتباط مبارزه برای حفظ زمین به مبارزه با نژادپرستی و مبارزه علیه امپریالیسم، به مبارزه با سرمایه‌داری و برای به دست آوردن عدالت اجتماعی تشریح شده است. با این وجود در فلاخن صد و نود و یکم می‌خوانیم که چگونه وقتی نقد وضعیت معاصر به جای پرداختن به سرمایه‌داری، به بروز معاصر آن در قامت نئولیبرالیسم محدود می‌ماند، توان ارائه‌ی راه‌حل‌های بنیادین را نیز از دست می‌دهد. سرانجام در این فلاخن خواهیم خواند چرا تنها راه‌حل واقعی و قطعی بحران محیط زیست، تنها راه باقی مانده برای نجات زمین از مسیر مبارزه‌ای می‌گذرد که نبرد برای حفظ زمین را به مسائلی نظیر مسکن و حمل‌ونقل، به مبارزاتی علیه نژادپرستی و نابرابری جنسیتی، به مبارزاتی که طبقه‌ی کارگر در قلب آن باشد پیوند دهد، به مبارزه‌ای برای تدارک یک انقلاب.

فلاخن صد و نود و یکم را اینجا بخوانید

falakhan191