امید یعنی پیدا کردن بلوکهای سالم میان ویرانهها؛ یعنی آفتاب دادن قالیهای باقیمانده؛ یعنی سماورت را بیاوری کوچه و هر رفیقی را صدا کنی؛ امید یعنی دنبال اسباببازی گشتن میان مخروبهها؛ امید گلهای بنفشهایست که توی باغچهی بابا روی گلولهی توپ روییده است