در فلاخن دویست و سوم رفقای «کمیتهی جواد نظری فتحآبادی» به قیام آبان پرداختهاند و آنچه بعد از دو سال از این قیام بر جای مانده است، به تاریخی مملو از آموزهها و نیز خیانتها به فرصتهایی که گشوده شده بود. در این فلاخن به این پرداخته شده که در قیام آبان چه شوکهایی به حاکمیت وارد شد و چه عواملی فرصت استمرار را از قیام گرفت. از اینکه با برقراری مجدد اینترنت دستگیری و عزاداری، یگانه میراث باقی مانده برای مردم از یک هفته نبرد بود و مرگ قاسم سلیمانی و فاجعهی هواپیمای اوکراینی چگونه در حکم ضربههایی به مازاد «نبرد طبقاتی» آبان عمل کردند. در تز اول از تزهای آبان از این میخوانیم که ماندن در خیابان با نگاهی به تجربهی آبان چه معنایی دارد، چه زمانی باید از خیابان عقب نشست و به کجا باید عقب نشست تا نبرد تداوم داشته باشد. در تز دوم بر هستی دفنشده و البته کوتاهمدت و بیدوام سازمانمند و خلاق قیام آبان پرداخته شده، از لحظاتی که در آنها امکان عینی تحقق آلترناتیوی واقعی برای وضعیت تجلی پیدا کرد و از ملزوماتی که اینک از آنها میآموزیم: لزوم گذر از خودجوشی که آغاز هر قیام و انقلابی است به آگاهانه شدن سازماندهی تا سطح یک انضباط تشکیلاتی ضدسیستم. در تز سوم فلاخن دویست و سوم از گم شدن آبان میخوانیم. از نبردی بر سر بازنمایی که تصویر واقعی «قدرت مردم» و «ضعف حاکمیت» در روزهای قیام را با تمرکز رسانهها بر تعداد کشتهشدگان به تصویری معکوس بدل کرد. روندی که در آن گفتمان «انقلاب علیه وضع موجود» جای خود را به «دادخواهی» داد و «آبان» نامی شد برای یک فاجعهی ملی. تصویری که در آن یک صورتبندی سیاستزدوده میکوشد حاکمیتی فاقد مشروعیت را برای چندمینبار افشا کند، بیآنکه چشماندازی از تغییر و ساختن آلترناتیو پیش چشم مردم بگذارد و به این ترتیب در مراسم تدفین عمومی محتوای انقلابی آبان حضور به هم میرساند. تز چهارم به خیزش دیماه بازمیگردد تا راهی برای نجات آبان پیشنهاد کند. بازگشت به لحظهای که هنوز از دستاندازی بازنمایی اپوزیسیون راست در امان مانده است. از این میخوانیم که چگونه با سازماندهی تصویر تحریفشده اما در ضمن استیلایافتهای از آبان علیه «دی» و به اینمعنا علیه خود «آبان»، آبان را به تمامی از انرژی مبارزاتی خودش تهی کردند و از اینکه چگونه کابوسی برای حکومت در این روند به کابوسی برای مردم تبدیل شد. بنابراین مازاد آبان را باید در پیش از آن، یعنی در دی بجوییم، دی را با راهحل نبرد خیابانی، سازماندهی صنفی-سیاسی نیروها و آلترناتیو ادارهی شورایی بازیابی و از خلال این محتوا، بار دیگر آبانِ گمشده را پیدا کنیم. دویست و سومین فلاخن دفاعی است از آبان، پیش از آن که تسلیم و تهی شده باشد.