آغازگاهی برای یک برنامه
در دویست و دوازدهمین فلاخن گامهای اول اما ضروری جمعبندی انتقادی و عام صورتهای مبارزهی طبقاتی در ایران را میخوانیم تا راهی به سوی آینده گشوده شود. هرچند متن حاضر بر سرشت نئولیبرالی سرمایهداری معاصر در ایران از یکسو و پیکار طبقاتی در قیام آبان از سوی دیگر تمرکز دارد اما در عینحال محدود به این باقی نمیماند و تلاش میکند بر نقاطی متمرکز شود که در تمامی خیزشها و قیامهای سالهای اخیر کمابیش قابل مشاهده بودهاند. در فلاخن دویست و دوازدهم از مفهوم هژمونی، کارکرد هژمونی و مابهازای مادی آن، هم از منظر دولت و هم از منظر طبقهی کارگر میخوانیم و سیمای نبرد هژمونیکی را میبینیم که میان دولت و طبقهی حاکم از یکسو و طبقهی کارگر و فرودستان در سوی دیگر جریان دارد. در دویست و دوازدهمین فلاخن از اهمیت استراتژیک مبارزات مزدی در جنگ موضعی طبقهی کارگر با دولت مستقر میخوانیم، از حضور حاشیهنشینان و خلقهای تحت ستم ملی در متن مبارزهی طبقاتی جاری و از اینکه مسائل شهری چه ربطی با مسائل انقلاب دارد. در این فلاخن ضمن ستایش خلاقیتها و ابتکارات مردمی در شورشهای شهری بر نقطهضعف فقدان سازماندهی یا وجود اشکالی از سازماندهی نابسنده و آسیبپذیر تمرکز میشود و با ذکر نمونههای مادی از تجربیات مردمی در قیام آبان نشان داده میشود فقدان سازماندهی چگونه قیامها و خیزشهای درخشان سالهای گذشته را ناتمام باقی گذاشته است. سازماندهیای که در ضمن از خلال مرزبندی با بورژوازیای میگذرد که همواره پیروز حداقلهاست در حالی که تشکیل بلوک تاریخی فرودستان از مسیر مرزبندی با حداقلگرایی میگذرد، از مسیر خواستن همهچیز و حرکت به سمت درهمشکستن قهرآمیز ساختار بهرهکشی و استبداد.