در حالی که جمهوری گرسنگی و سرمایه هر قدم که پیش میرود با دامن زدن به فلاکت عمومی و فقر گسترده، بیشتر بنیان حکمرانیاش را تنها به سرنیزه و باتوم تکیه میدهد، در حالی که چون وعده غذا نمیشود مقامات حکومتی بهطور دائم در مورد «شورشهای نان» هشدار میدهند؛ کارشناسان راهِ دور کلاشیِ مستقر در رسانههای بزرگ و اتاقهای چندهزارنفرهی کلابهاوس، نظریهپردازان شامخ توئیت از زیر پتوی تیکآبی و لایکخور مستقر در توئیتر و اینستاگرام نیز همصدا با مقامات حکومت مستقر، علیه قیام گرسنگان اعلام کودتا کردند. جمع شدند هر روز دور هم در اتاقها و چارسوقهای مجازی و فرمودند برای پاسداشت کرامت انسانی به انسانِ گرسنه نگویید گرسنه. به راستی هم کار سختی است حقوقهای چندهزار دلاری و چند هزاریورویی و چندهزار پوندی و چندهزار ریالیِ ضرب سعودی بگیری و با گرسنگان همراه و همرزم باشی. کار دشواری است همزمان چشم دوختن به قیام گرسنگان و ستایش پینوشه در شیلی که با زور سرنیزه برای استوار کردن بساط گرسنگی و بهرهکشی کودتا کرده بود. آنها اما جمع میشوند دور هم و توئیتهایشان، حضورهای فرهمند تلویزیونیشان با کراوات فیروزهای، جملاتشان و کلماتشان را فاکتور میکنند و برای کارفرما میفرستند تا آخر ماه صورتحساب چربتری دریافت کنند، چرب مانند لبهایشان و دستهایشان وقتی لقمههای چرب میلمبانند، دلشان برای کباب برگهای وطن تنگ میشود و به شان انسانی «ملتِ وطن» فکر میکنند. این تفاوت ماست. جایی که مستقر شدهایم و جایی که حضور داریم. گفته بودیم و باز به تاکید میگوییم به پیکار فرودستان و طبقهی کارگر وفاداریم و همین است که آنها در کلابهاوس شبنشینی میکنند و ما در خیابان خطر میکنیم، آنها در ایراناینترنشنال حرف میزنند و ما بیرقمان را از آسمان اسلامآباد میآویزیم، آنها توئیت میزنند و ما بر دیوارهای شهر نام نان و آزادی و شورا را نقش میزنیم، آنها از راه دور برای «آقای خامنهای» رجز میخوانند و ما در قلب شهر مرگ ستم و ستمگر را روی دیوار اعلام میکنیم و اعلام میکنیم که شاه و شیخ نمیخواهیم، که قدرت را به دست شورا میخواهیم و برای فردایی نبرد میکنیم که سقف و کتاب و گندم، نان و مسکن و آزادی برای همهگان باشد.
تصویر برچسبها در سایت بارگذاری شده است تا اگر کسی تمایل داشت بتواند از روی آنها بر کاغذ چسبدار پرینت بگیرد و هر کجا که خواست بچسباند.