در فلاخن دویست و پانزدهم پژوهشی را میخوانیم در مورد اشکال بهرهکشی از پناهندگان سوری در بازار کار ترکیه، اشکالی که هرچند نوین نیست اما با توجه به حضور پر شمار پناهندگان سوری در این کشور به رویهای اصلی و چشمگیر تبدیل شده است. خواندن این گزارش در ضمن برای ما موجب اندیشیدن به مشابهتهای این وضعیت با وضعیت مهاجران افغانستانی در ایران خواهد شد و نیز به روندهای مشابهی که سالهاست پناهندگان ایرانی در ترکیه با آن روبهرو میشوند. در دویست و پانزدهمین فلاخن از تبدیل پناهندهی سوری به نیروی کار ارزان برای سرمایه و به سوژهی مذاکرهی حقوق بشری برای دولت میخوانیم، از پرداخت ناقص دستمزد یا عدم پرداخت آن، دورههای کار آزمایشی اجباری و بدون مزد، دزدی از انعامها، در نظر نگرفتن زمانی برای استراحت یا صرف غذا در ساعات کار، به گروگان گرفتن بخشی از دستمزد نزد کارفرما برای وا داشتن کارگر به اطاعت از اوامر او، اضافهکاری اجباری بدون دستمزد یا با دستمزد کم و کسر حقوق به بهانههای گوناگون. در فلاخن دویست و پانزدهم از شکافی میخوانیم که کارفرمایان و صاحبان سرمایه در میان طبقهی کارگر ایجاد میکنند و با تقسیم آنها به ترکیهای و خارجی مانع از همبستگی طبقاتی میان نیروی کار میشوند و نیز از نظم ستمکارانهای که در بازار «غیررسمی» اما «آزاد» کار استخوان کارگران پناهندهی سوری را خرد میکند.