پشت به دشمن و رو به کمیتهها
در دویست و بیست و چهارمین فلاخن از قدم بعدی نوشتهایم، پشت به دشمن حاکم و دشمن جدیدن موتلف، و رو به کمیتههای انقلابیای که با نامهای گوناگون در این قیام حضوری واقعی داشتهاند. ابتدا از «ثبات شکننده» نوشتهایم و از این که وضعیت ثبات شکننده یک وضعیت پایدار نیست، از همدستی تاریخی و طبقاتی اپوزیسیون راست و رسانههای جریان اصلی خارج از کشور با جمهوری اسلامی مینویسیم و نقش آنان را در بقای عمر حاکم بررسی میکنیم. در فلاخن دویست و بیست و چهارم از فرصت کوتاه باقیمانده برای سازماندهی انرژی قیام مینویسیم، از پایان فصل سرودن شعر در ستایش «کثرت» و «خودانگیختگی» و تداوم شرایط سخت مبارزه. از نقش مهم کمیتهها در این لحظه از تاریخ مینویسیم و از لزوم حفظ و ارتقای آنها. از لزوم بازگشت به درون کمیتهها برای بازسازماندهی و انضباط ایجابی در عمل و ایده، از تفاوت کمیتههای تشکیلاتی و کمیتههای تودهبنیاد، از ضرورت اخذ متقابل خصوصیتهای این دو نوع کمیته از همدیگر برای آنکه بتوانند راهی به بیرون از خودشان و ابداع اشکال پیشبرندهای از مبارزهی انقلابی بیابند. در دویست و بیست و چهارمین فلاخن توضیح میدهیم چرا کمیتهها نباید به خبرگزاری یا ماشین صدور بیانیه تبدیل شوند، چرا باید به جای فالوئر به دنبال همرزم باشند، و چرا نباید با مصرف امضای خودشان پای فراخوانهای جعلی و بیانیههای متعدد عملن در جهت خلع سلاح خودشان حرکت کنند. در این فلاخن همچنین از صور ایجابی ابداع اشکال پیشبرندهای از مبارزهی انقلابی مینویسیم، از نقش مهمی که کمیتهها میتوانند در سازمانیافتگی جامعه، که مرحلهی مهمی از تدارک انقلابی است، ایفا کنند و طرحوارهای از تعاونیها و هستههای مبارزاتی کارگران بیثباتکار را به بحث و مشورت میگذاریم. در انتها با تاکید بر ضرورت جمعبندی گذشته و ترسیم افق آینده فهرستی از کمیتههایی را مینویسیم که آنها را مورد خطاب قرار دادهایم و تاکید کردهایم هر جایی که امکانی برای تشکیل کمیتهای وجود دارد که هنوز تشکیل نشده است یا وجود خودش را علنی نکرده است، مخاطب این متن قرار دارد. فلاخن دویست و بیست و چهارم تلاشی است برای آغاز یا پیوستن به گفتوگویی که ضرورت آن از هر چیزی بیشتر است.