میثم آل مهدی کارگر سابق گروه ملی صنعتی فولاد اهواز و یکی از سازماندهندهگان مبارزات کارگران این کارخانه در سال نود و هفت، در این گفتوگو ابتدا به این میپردازد که آیا سوال «چرا کارگران در جریان قیام ژینا اعتصاب نکردند» از اساس سوال درستی است؟ او سپس به شرایط مبارزهی کارگری در کارخانهها میپردازد و از اعتصاباتی میگوید که طی هفتههای اخیر شکل گرفت، از کم و کیف آنها و گستردگی و میزان اثرگذاری این اعتصابات بر وضعیت عمومی. او از همجهتی مبارزات کارگری و مبارزات خیابانی میگوید و از اینکه گفتار تولیدشده از سوی اپوزیسیون راست چگونه به گسترش مبارزات و اعتصابات کارگری ضربه میزند. آل مهدی در این گفتوگو از برخورد کالایی و مصرفی با طبقهی کارگر میگوید، از حذف ادبیات و گفتمان طبقهی کارگر. او از این میگوید که طبقهی کارگر برای آرزوی کسی یا شهوت قدرت کسی اعتصاب نمیکند، از اینکه طبقهی کارگری که به روشنی گفته است خودش میتواند کارخانه را اداره کند را نمیشود بعد از سرنگونی به فلاکت کارخانه تبعید کرد، از تحقیر سازمانیافتهی طبقهی کارگر از سوی اپوزیسیون راست و رسانههای جریان اصلی و از آسیبی که چنین روندی به قیام مردم میزند. کارگر سابق اما هنوز مبارز فولاد اهواز در این گفتوگو از اهمیت مبارزات صنفی میگوید، از همدستی جریان چپنمای محور مقاومتی با ستم طبقاتی در جمهوری اسلامی، از لزوم پیوند میان خلقهای تحت ستم در سرتاسرایران و همبستگی طبقاتی فراتر از مرزهای ملی. میثم آل مهدی از مبارزات همبستهی حذفشدگانی میگوید که در ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران حذف شدهاند، از همسویی و پیوند مبارزات طبقهی کارگر با مبارزات زنان، مبارزات کوییرها و مبارزات خلقهای تحت ستم و از اینکه طبقهی کارگر بر سر میز مذاکره و معامله نمینشیند، بلکه مسئلهی طبقهی کارگر و تمامی حذفشدهگان چپ کردن میز است نه معاملهی دردهایشان.