در فلاخن دویست و بیست و هفتم از کمیته‌های مقاومت سودان می‌خوانیم، از وضعیت آنها بعد از سقوط رژیم عمر البشیر و چشم‌اندازی که پیشِ روی آنها قرار دارد. در این فلاخن از دو موج انقلابی در سودان می‌خوانیم که در دومی کمیته‌های مقاومت محله‌محور تبدیل به سوژه‌ی اصلی انقلاب شدند و در مقابل آنان صفی متحد از ارتش، نخبه‌گان سیاسی و قدرت‌های منطقه‌ای و غربی ایستاده‌اند تا اجازه ندهند قدرت سیاسی در سودان از پایین و با مشارکت توده‌ای اشکال نوین اداره‌ی امور را تاسیس کند. از اقدام اساسی کمیته‌های مقاومت در جهت برپایی دموکراسی‌ای مشارکتی و از پایین به جای الگوهای مورد وثوق ارتش، شخصیت‌های سیاسی و دولت‌های غربی که تلاش می‌کنند از بالا به مردمی که در مبارزات انقلابی نقش‌آفرین اصلی بوده‌اند، قدرت سیاسی را اعمال کند، می‌خوانیم. از این جهت شاید سرگذشت سودان مشابهت بسیاری با سرگذشت مبارزات انقلابی در ایران داشته باشد که در مقابل مبارزات انقلابی مردمی انواع ائتلاف‌ها و اتحادهای از بالا شکل می‌گیرد تا مبارزات مردمی را «مدیریت» و «هدایت» کنند. فلاخن دویست و بیست و هفتم به ما نشان می‌دهد که اراده‌ی کمیته‌های مقاومت برای ابداع اشکالی از قدرت انقلابی که در آن منافع فرودستان، طبقه‌ی کارگر و جوامع محلی تضمین شود چگونه و از چه مسیرهایی اعتلا می‌یابد و اتحاد انقلابی چگونه از پایین و از مسیر سازمان‌یابی محلی شکل می‌گیرد. در این فلاخن از تلاش‌ها برای نفوذ و تسخیر کمیته‌ها از سوی ارتش، حامیان مالی غربی و احزاب سودانی وابسته به آنها می‌خوانیم، از پیوند آگاهی طبقاتی با ملزومات تداوم مبارزه‌ی کمیته‌های مقاومت، از تناقضات درونی این کمیته‌ها به ویژه در ارتباط با نحوه‌ی مشارکت زنان، خطر شی‌وارگی کمیته‌ها و تلاش کمیته‌ها برای ریشه دواندن درون جامعه و تاسیس نظمی برای اداره‌ی امور از طریق تشکیل شوراهای محلی و ایالتی از درون کمیته‌ها. در فلاخن دویست و بیست و هفتم از کمیته‌های مقاومت در سودان می‌خوانیم تا به کمیته‌های انقلابی در ایران بیندیشیم.

فلاخن دویست و بیست و هفتم را اینجا بخوانید

falakhan227