در فلاخن دویست و بیست و نهم رفقای «هستهی اِدنا» در آستانهی تعیین حداقل دستمزد سال آینده و تکرار بحثهای هر ساله حول آن، تلاش کردهاند مسئلهی حداقل دستمزد را با شرایطی که متاثر از قیام ژینا در آن قرار داریم مفصلبندی کنند. تلاش برای تبدیل مسئلهی حداقل دستمزد به مطالبهای عمومی برای مبارزه علیه سرمایهداری حاکم و در جهت تغییر توازن قوای طبقاتی برای تحقق جامعهی بدیل. در این فلاخن ابتدا از رویکردهای متعارف و تاکنونموجود در رابطه با موضوع تعیین حداقل دستمزد میخوانیم و سپس نکات و پیشنهاداتی را برای تعمیم این عرصهی نبرد به مبارزهای انقلابی علیه سرمایهداری اسلامی حاکم بر ایران. از نیروهایی چون زنان خانهدار، کارگران مهاجر و بیثباتکاران و کارگران شاغل در بخش خدماتی میخوانیم که از شمول همین حداقل دستمزد نیز بیرون گذاشته شدهاند و از اینکه حداقل دستمزد تعیینشده نیز ضمانت اجرایی ندارد. در فلاخن دویست و بیست و نهم از نقش مخرب بحث «مطالبهی دستمزد واقعی» مبتنی بر ظرفیتها و امکانات دولت میخوانیم و از اینکه چگونه چنین گفتاری پیشاپیش امکانات مبارزهی اجتماعی بر سر حداقل دستمزد را در چارچوبها و قواعدی که دولت و سرمایه تعیین میکنند محدود کرده است، از مباحث «دستمزد عادلانه برای کار عادلانه» که از سوی عدالتخواهان حکومتی طرح میگردد و از اولویت نداشتن مطالبهی حداقل دستمزد عادلانه به دلیل ضعف «بورژوازی مستقل و دموکراتیک» که از سوی جریانات حامی سرمایه عنوان میشود میخوانیم، از نقصانهای مطالبهگری با استناد به بندهای قانونی برای توضیح چرایی لزوم افزایش نرخ دستمزد و تغییر ترکیب شورای عالی کار و از افسانهی باب میل تمامی جناحهای سرمایه در حکومت و اپوزیسیون در مورد افزایش تورم در صورت افزایش نرخ دستمزد. در دویست و بیست و نهمین فلاخن از این میخوانیم که چگونه مسئلهی حداقل دستمزد میتواند پاسخی به چگونگی نقشآفرینی کارگران در اعتراضات سراسری باشد و از بررسی انتقادی نحوهی حضور برخی نهادهای سازمانیافتهی نیروی کار مانند شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در مبارزات سالهای اخیر و به طور خاص قیام ژینا. در نهایت پیشنهادی را میخوانیم برای تبدیل مسئلهی تعیین حداقل دستمزد به مبارزهای عمومی که در آن معلمان، کارگران، پرستاران، کارگران پروژهای نفت و دیگر بخشهای طبقهی کارگر میتوانند آغازگر مبارزهای سراسری باشند اما کمیتههای انقلابی و سازمانهای زنان، تشکلهای دانشجویان و دانشآموزان و تمام نیروهای سازمانیافتهی بخشهای گوناگون اجتماعی که از مسئلهی دستمزد متاثر میشوند، میتوانند و باید به آن بپیوندند و آن را از منظر خودشان تکامل بخشند. از نقش استراتژیکی که مسائلی چون دستمزد برای کار خانگی میتواند در چنین مبارزهای داشته باشد. در فلاخن دویست و بیست و نهم نه تنها خطوط عمدهی چنین پیشنهادی ترسیم میگردد بلکه با پیشنهادهایی جزئی و اجرایی و عینی تشریح میشود. پیشنهادهایی که البته رو به سوی نقد، هماندیشی، بازنگری و تدقیق گشوده و باز است اما این مزیت را دارد که تلاشی است برای فهمی استراتژیک از مبارزهی طبقاتی در جهت سرنگونی نظم حاکم و توامان ساختن جامعهی بدیل.