در فلاخن دویست و سی و یکم دوباره از سودان میخوانیم و از تجربهی کمیتههای مقاومت در سودان، از روندی که پیمودهاند، از تجارب آنها در سازماندهی امور و از دموکراسی مستقیمی که مشغول بنا کردن آن هستند. در این فلاخن میخوانیم که کمیتههای مقاومت در سودان در کنار مبارزهی سیاسی با دولت استبدادی، ارتش و آلترناتیوهای تحمیلی از بالای مورد حمایت کشورهای غربی، در ضمن با مشارکت در تامین نیازهای مردم محلی پایگاه تودهای خودشان را گسترش دادند و به نهادهایی تبدیل شدند که مردم محلی آنها را به تمامی اشکال دیگر نیروهای سیاسی ترجیح دادند؛ نیازهای اولیهای مانند تامین آب و برق، بهبود شرایط مدارس و بیمارستانها و محافظت و تقویت منابع محلی. و دقیقن به همین دلیل بوده است که نه اعمال سرکوب از سوی دولت و ارتش تاکنون توانسته این کمیتهها را از بین ببرد و نه آلترناتیوهای سازماندهیشده در بالا توانستهاند جای آنان را بگیرند. در فلاخن دویست و سی و یکم میخوانیم که چگونه و از چه طریق کمیتههای مقاومت محلی اعتماد تودهها را جلب کردهاند و به دلیل همین پایگاه واقعیای که در میان تودههای مردم ایجاد شده به اصلیترین نقشآفرین سیاسی در سودان بدل شدهاند. در فلاخن دویست و سی و یکم از این میخوانیم که کمیتههای مقاومت محلی در سودان چگونه توانستهاند گرانی را کنترل کنند، بخشی از داراییهای عمومیای را که به سرمایهداران بخش خصوصی واگذار شده بوده بازپس بگیرند و از تشدید اختلافات نژادی جلوگیری کنند. در فلاخن دویست و سی و یکم از آیندهی سودانی میخوانیم که هماکنون در سازماندهی مشارکتی کمیتههای مقاومت محلی در حال ساخته شدن است، سودانی که در آن منافع تمامی گروههای تحت ستم میتواند تامین شود. فلاخن دویست و سی و یکم چشماندازی از سیمای راستین یک انقلاب است. از سودان بیاموزیم.
فلاخن دویست و سی و یکم را اینجا بخوانید