از مجموعهی آرشیوهای قدغن
«جهرم، کابوس مدام» همچنان در جهرم میگذرد و در درگیری با نیروهای هوادار خمینی در شهر که گفته بودیم سختتر خواهد شد. پیش از آن اما مرور کوتاهی خواهیم داشت به ریشههای تاریخی جریانی که سرانجام در «گروه قنات» شکل نهایی خود را یافت، به بهاییکشی و خرمدینکشی در گذشتههای دور، به شکلگیری گروه پانزده خرداد در سالهای منتهی به انقلاب پنجاه و هفت و سرانجام به تبدیل دار و دستههای چماقداری به جوخههای تروری که به «گروه قنات» مشهور شدند. به حاد شدن درگیریها در خرداد ۱۳۶۰، به اولین ترور گروه قنات در جهرم و تداوم ترورها از فردای ۳۰ خرداد. به ساختار «گروه قنات»، سازماندهندگان محلی آن، تیمهای عملیاتی و ارتباطات آنها با دستگاه سرکوبی که در تهران سازمان مییافت و آن را «سازمان خمینی» نامیدهایم. از نقش علیمحمد بشارتی در سازماندهی این دستگاه در سطح ایران و بهطور ویژه «گروه قنات» در جهرم. سخنان کسی را خواهیم شنید که توسط «گروه قنات» ترور شد اما زنده ماند و آن چیزی را به یاد خواهیم آورد که در خیابانهای جهرم و بیابانهای اطراف آن اتفاق افتاد، کسانی را به یاد خواهیم آورد که کشته شدند و از آرمان آنان و وابستگیهای تشکیلاتیشان خواهیم شنید، روایتهای اندکی از درون «گروه قنات» را که تاکنون افشا شده و رازهایی که نخواهیم دانست و شاید هرگز ندانیم. از کسانی که سازمان دادند تا با چاقو و دریل و چماق و تیغ موکتبُر انقلاب را متوقف و سرکوب کنند و از اینکه چگونه فعالیت جوخههای ترور در جهرم پایان یافت در زمانی که دیگر چندان چیزی هم باقی نمانده بود که ترور شود. «جهرم، کابوس مدام» روایت سالهای حکمرانی چاقوست در شهری که پیشتر دانستهایم میتوانست شهر دیگری باشد.
در مقدمهای بر این پروژه نوشته شده است: «در مورد "جهرم"، یا به عبارت دقیقتر، تنها در مورد فعالیتهای جنایتکارانهی گروه قنات در جهرم تاکنون چند سند مکتوب و چند سند تصویری منتشر شده است. معضل اصلی نه فقط در این اسناد، بلکه در بخشی از روایت مسلط در مورد تاریخ این است که همواره با شکلی از "پورنوگرافی رنج" در روایت تاریخی روبهرو بودهایم. فهرست بلندی از قربانیانی بدون ایدئولوژی، بدون آرمان و بدون تعلق سازمانی که کشته شدهاند، زندانی شدهاند، مورد شکنجه قرار گرفتهاند، آواره شدهاند و در یک کلام "سرکوب" و تنها سرکوب شدهاند. بنابراین اولین تلاش ما باید این میبود که روایت تاریخ را از روایت سرکوب نجات دهیم و آن را به متن جزئیات نادیدهگرفتهشدهای بازگردانیم که تصویر مسلط از نادیده انگاشتن آنها سود میبرد. به اینترتیب مستندسازی سرکوب برای ما تنها در وضعیتی معنا داشت که پیش از آن روشن کنیم چه چیزی سرکوب شده و در خلال آن آشکار شود چه مقاومتی در برابر این سرکوب شکل گرفته است».
در جزوهای که به همراه این مجموعه منتشر شده تلاش کردهایم تا جای ممکن فهرست نه کامل اما دقیقی از کشتهشدگان توسط گروه قنات و همچنین سازماندهندگان و اعضای گروه قنات، به همراه عکس برخی از آنان که یافتهایم را در دسترس قرار دهیم.
مونتاژ سوم | جزوهای که خواندن آن در هنگام و حین دیدن فیلم اهمیت دارد