در فلاخن دویست و چهل و دوم رفقای «کمیته دانشجویی اول اردیبهشت» ضمن ستایش از «نه»ی دانشجویان دانشگاه هنر تهران، به موانع و نقاط ضعفی می‌پردازند که می‌تواند از تداوم این «نه» و تبدیل آن به نوعی از سیاست ایجابی جلوگیری کند. در این فلاخن از تجربه‌ی دانشگاه در ماه‌های قیام می‌خوانیم، از نقشی که دانشگاه ایفا کرد، از موقعیت و عملکرد نیروی سرکوب در برابر دانشگاه و از گام‌هایی که دانشجویان مبارز به پیش برداشتند. در فلاخن دویست و چهل و دوم از تهاجم دستگاه سرکوب به دانشگاه بعد از توقف ظهور و بروز خیابانی قیام می‌خوانیم، از جمع‌هایی که هم‌چنان وجود دارند اما موجودیت ندارند و از لزوم ارتقای این جمع‌ها، لزوم مقاومتی سازمان‌یافته در مقابل تهاجمی سازمان‌یافته. در فلاخن دویست و چهل و دوم از این می‌خوانیم که تنها در جمع‌هایی سازمان‌یافته است که می‌توان به سوی تظاهرات موضعی، شعارنویسی و پخش اطلاعیه و شب‌نامه در سطح دانشگاه نه به عنوان ابتکاری فردی و نامنظم بلکه به عنوان شکلی از مبارزه‌ی منسجم و برنامه‌ریزی‌شده، پیشبرد شکلی از پروژ‌ه‌های مطالعاتی-ترویجی و بحث‌های درون‌گروهی در مورد مقتضیات وضعیت اقتصاد سیاسی اکنون و تخیل درباره‌ی دانشگاه پس از جمهوری اسلامی و زمینه‌چینی برای ایجاد بسترهای مادی و تشکیلاتی آن قدم برداشت. فلاخن دویست و چهل و دوم از الزامات ضروری برای حرکت به سمت دانشگاهی در آینده می‌نویسد که بتوان آن را «دانشگاه رهایی‌بخش» نامید و بر لزوم تشکیل کمیته‌های مخفی دانشجویی پافشاری می‌کند.

مرداد ۱۴۰۲ | نسخه‌ی ورد

فلاخن دویست و چهل و دوم را اینجا بخوانید

falakhan242