نوشتهی آلن بدیو. اریک اَزان
ترجمهی بابک فراهانی
در برابر چپِ معتدلِ امیدوار که این روزها صدایش از هر کجایی به گوش میرسد، چپِ دیگری هم در حال شکلگیری است که تاکید میکند باید از انقلاب ۵۷ گسست کرد، باید امپریالیسم واقعن موجود را فراموش کرد، که هر عیبی که هست در آمریکاستیزی و اسراییلستیزی ماست. پس تعجبی ندارد که سلاح زنگار بستهی «یهودستیزی» را از نیام کشیده و دور سر میچرخاند که هلا به گوش باشید! چپ ایرانی یهودستیز بوده و است. آنها انتخاب میکنند. میان حکومت ایران و سروری جهانیِ سرمایه انتخاب میکنند چنان که روی دیگر همین سکه، همان چپ اعتدالی، پیش از آنها انتخاب کرده است. جلالخالق تاکید بر ضرورت بازآفرینی چپ با لینک مستقیم به بامداد خبر، با استاتوسهایی که دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال برای آن سوت و کف میزنند و با پروفایلهای رسمیشان آن را به اشتراک میگذارند. آلن بدیو و اریک اَزان این کتاب را در مورد فرانسه نوشتهاند اما وضعیتی که در آن به سر میبریم نشان میدهد حالا که باید میان استبداد و امپریالیسم یکی را انتخاب کرد از یک سو «واقعگرایان صندوقمحورِ مشارکتجو» از راه میرسند و از سوی دیگر مفتشان مدرن عقاید، آنهایی که به خوبی میدانند خط مرزی در فلسطین است، آنجایی که باید درهای آن را به سوی قدرت متراکم لیبرالی گشود و چپ را با برچسب یهودستیزی خلع سلاح کرد. کارکرد واقعی و ارتجاعی این «برچسب» خشونتبار و دستمالیشده را اما افشا باید کرد؛ اینکه اتهامزنندهگان از فراز کدام تپه سخن میگویند؛ دلایل سیاسیشان چیست؛ خط و ربطها و همدستیهایشان کداماند؟... یعنی پرسشهایی که ضرورت تألیف این کتاب کوچک را برای بدیو و ازان مسجل ساخته است