یادنامه‌ی صادق فولادی‌وندا

 

در فلاخن دویست و پنجاهم از صادق فولادی‌وندا می‌خوانیم، از کفاش گل‌های رنج و مبارز کمونیستی که در بهمن ۱۴۰۱ در گچساران ربوده شد و در روزهای ابتدایی اسفند همان سال پیکر شکنجه‌شده و بی‌جانش را در کانال آبی پشت بازار کپری‌ها یافتند. در این فلاخن ابتدا در یادداشتی که «یاران صادق» فراهم کرده‌اند از زندگی و مبارزه‌ی او می‌خوانیم، از آرزوها و آرمان‌های بلندش، جسارت و شهامتش و از آنچه که در گچساران کرد تا دژخیمان حاکم را بر آن بدارد که او را بربایند و به قتل برسانند. در این یادداشت همچنین از گچساران می‌خوانیم، از نقطه‌ی تلاقی نفت و گاز و رنج، از همزیستی لرها و ترک‌های قشقایی در این شهر و از حساسیت امنیتی نیروهای سرکوب و استیلای آنان. در دویست و پنجاهمین فلاخن از این می‌خوانیم که صادق فولادی‌وند و حضور او در گچساران چه چیزی را بحرانی کرده و پیکر بی‌جان او به کدام بیرق بدل شده است. از توطئه‌ی سکوت در مورد آرمان صادق فولادی‌وندا در رسانه‌های جریان اصلی می‌خوانیم و از این‌که چه چیزی را از او کسر کردند تا «مبارز شهید» را بدل به «قربانی» کنند، چگونه تلاش کردند آرمان او را از ریخت بیندازند و نفی کنند و چگونه در زمانی که مبارزه می‌کرد مبارزه‌ی مصادره‌نشدنی‌اش را نادیده انگاشتند. در این فلاخن به میانجی صادق فولادی‌وندا و آنچه انجام داد و جانش را ودیعه‌ی آن گذاشت به «فعالیت تبلیغی-ترویجی» و «تعرض به نیروی سرکوب» می‌پردازیم، به منطق لازم و ضروری‌ای که باید در این‌دست از مبارزات موجود باشد و از همین‌جا به مسئله‌ی سازمان انقلابی می‌رسیم، به دیالکتیک سلسله‌مراتب و نقش سلسله‌مراتب تشکیلاتی در ایجاد وحدت اراده در تمامی اجزای یک سازمان. در فلاخن دویست و پنجاهم از این می‌خوانیم که هرچند رویابافی مرحله‌ی ابتدایی هر عمل انقلابی است اما استقرار درون رویا بدون این‌که بتواند ما به ازای عملی و مادی خودش را در وضعیت بیابد رویکردی ضدانقلابی است، از این‌که سازمان انقلابی را باید از مرحله‌ی رویا بیرون آورد و آن را ساخت و مسیری را ترسیم می‌کنیم که چگونه اجزای یک سازمان انقلابی از درون هسته‌ها شکل می‌گیرد و بنا می‌شود. در فلاخن دویست و پنجاهم از صادق فولادی‌وندا می‌خوانیم، از ضرورت تداوم مسیری که او گشود و ابزار ضروری‌ای که برای این تداوم باید ساخت. در این فلاخن هم‌چنین عکس‌هایی از زندگی، مبارزه و شهادت صادق فولادی‌وندا را می‌بینیم که برخی از آنها برای اولین‌بار منتشر می‌شوند.

آذر ۱۴۰۲ | نسخه‌ی ورد

فلاخن دویست و پنجاهم را اینجا بخوانید

falakhan250