یاران ما در کرج، تهران و اصفهان به مناسب اول ماه مه، روز جهانی کارگر اطلاعیهها و پوسترهایی را به برخی محلهها بردند و بهرغم شرایط امنیتی در برخی خیابانها، این اطلاعیهها و پوسترها را پخش کردند. از سر «رفاقت»، رفاقت در معنای شریف همسنگری، لوگو و آدرس کانال تلگرام «منجنیق» بر این اطلاعیهها نقش بسته است.
در متن اطلاعیهی این رفقا نوشته شده است: «تاریخچه طولانی روز جهانی کارگر به مبارزات کارگران برای افزایش حداقل دستمزد و کاهش ساعات کاری گره خورده است اما در پس این مطالبات چیزی فراتر از اصلاحات صرف، مکتوم بوده و هست، روز کارگر نشانی است از امید فرودستان به مبارزهای که راه به فردایی دیگر میگشاید، فردایی که در آن جامعهای برابر و عاری از ظلم و تبعیض به دست خود بنا میکنیم.
تاریخ مبارزات کارگری در طی دههها به ما ثابت کرده که این مبارزه از راه مذاکره با دولتها نمیگذرد و عدالت را در درون سیستمی که جز فقر و گرسنگی چیزی برایمان ندارد نمیتوان جست.
حکومت جمهوری اسلامی که منحصرا حامی منافع سرمایهداران است، طی چند دهه از روا داشتن هیچ شکلی از سرکوب بر فرودستان ابایی نداشته و ندارد و اپوزیسیون پوشالی آن نیز در تلاش است تا خواستههایمان را وارونه جلوه دهد، مبارزاتمان را مصادره کرده و اخته سازد و در نهایت آن زمان که دیگر این بنای پوسیده یارای ایستادگی در برابر خروش خلق ندارد، نظم کنونی را در پوسته و نامی جدید دوباره به ما تحمیل کند.
اما ما میدانیم که اپوزیسیون واقعی این حکومت تنها و تنها مبارزانی هستند که در خیابان علیه آن به پا خواستهاند و تا زمانه رهایی از پا نمینشینند.
به امید زمانی که طبقه کارگر، رهایی خود را به دست آورد و بشریت اول ماه مه را به احترام مبارزات تلخ و رنجهای فراوان گذشته جشن بگیرد.
گرچه امروز بیدادگری حکومت به نقطه اوج خود رسیده است اما احتمالا زیادهگویی است که بخواهیم از این جور بگوییم چراکه هر لحظه در خیابان و خانه و کارخانه آن را با گوشت و پوست و استخوان حس میکنیم و دیگر این سیر باطل برایمان به مسئلهای معمول بدل شده است. از تجربه تلخ دیرینه خود، به خوبی دریافتهایم که که برای رهایی راهی جز از بن برانداختن نظامی که بر پایه نابرابری زاده و از خون و نیروی بازوی ما آبیاری شده نداریم.
با تغییر حاکمان، چه شاه باشد، چه ملا و چه مجلس به اصطلاح مردمی دردی از ما دوا نخواهد شد. ساخت این جهان به همت رنج کارگران بوده و اداره آن نیز باید به دست کارگران باشد. این تنها راهی است که آزادی و برابری را برای بشریت به ارمغان میآورد.
برای ما کارگران تغییر واقعی یعنی برافتادن منطق استثمار و بهرهکشی، و گردانده شدن ادارهی واحدهای خدماتی و تولیدی توسط کارگران. ما نه سلطنت و نه جمهوری، که حکومت شوراهای کارگری را میخواهیم.»
و این سنگریست که خشت به خشت ساخته میشود، در روزهایی که بنا به شعر ارنست فیشر که بامداد شاعر آن را ترجمه کرده است:
هرچند اکنون به وضوح نمیتوانیم شادی کنیم
و نمیتوانیم در آرامش به سوی هدفهای نجیب خویش گام برداریم،
با این همه ما خداوند سرنوشت خویشیم،
بهاریم،
جوانی هستیم،
سپیدهدمیم!
و نخستین روزِ ماه مه، روزِ ماست، از آنِ ماست
اردیبهشت ۱۴۰۳
کرج
اصفهان
تهران