در دویست و شصت و یکمین فلاخن بر مبنای سمت‌گیری پرولتری، که بنیاد نظری آن را در فلاخن شماره‌ی دویست و شصت شرح داده‌ایم، جمع‌بندی‌ای از قیام ژینا، آنچه در آن گذشت و آنچه از آن بر جای ماند ارائه می‌کنیم. در این فلاخن ابتدا با دو طیف فاصله می‌گذاریم: طیفی که گسست کامل و قطعی از قیام ژینا را اعلام می‌کنند به نحوی که گویی هرگز در آن مداخله‌ای نداشته‌اند و طیف دیگری که تاریخ را از قیام ژینا آغاز می‌کنند و قیام ژینا را مقطع شکاف تاریخی برسازنده‌ی آینده می‌دانند. بنابراین یکی از پرسش‌های این متن این است که چگونه می‌توان به شکلی از جمع‌بندی از قیام ژینا دست یافت که درون هیچ‌یک از این دو طیف قرار نگیرد؟ و پیش‌تر از آن چرا نباید درون یکی از این دو طیف قرار گرفت؟ در فلاخن دویست و شصت و یکم قیام ژینا را در متن پیوستاری تاریخی قرار می‌دهیم که از خیزش دی ۹۶ آغاز شده است، توضیح می‌دهیم چرا از خیزش دی ۹۶ آغاز می‌کنیم و بنابراین به جای آغاز از برشمردن دستاوردهای قیام ژینا، که به شیوه‌ی مرسوم چنین متونی تبدیل شده، از نقد اثرات و تبعات آن بر امکانات چشم‌انداز و افقی آغاز کنیم که نه در قیام ژینا بلکه در دی ۹۶ گشوده شد. در فلاخن دویست و شصت و یکم از تحرک سیاسی طبقه‌ی متوسط بعد از سال‌ها رکود می‌نویسیم، از این‌که چگونه طبقه‌ی متوسط به عنوان یک پدیده‌ی ایدئولوژیک و ایدئولوژی طبقه‌ی متوسط حتا بر شیوه‌ی حضور بخش‌هایی از طبقه‌ی کارگر در قیام موثر بوده و این کیفیت ایدئولوژیک و طبقاتی سوژه‌های قیام چه تاثیری بر محدودیت‌ها و ناکامی‌های آن گذاشته است. در این فلاخن از هژمونی ایدئولوژی طبقه‌ی متوسطی در میان نیروهای چپ می‌نویسیم، از تبعات مادی و عملی این هژمونی و منزلت اجتماعی احیاشده‌ی طبقه‌ی متوسط در دوران قیام و پس از آن، و از آمیخته‌ی به‌هم‌پیوسته‌ی افسردگی عمومی و امیدی جعلی و سراپا نهیلیستی و آنگاه به دستاوردهای قیام ژینا می‌پردازیم، با این ادعا که کشمکش بر سر فهم قیام ژینا در پیوستاری تاریخی یا انتزاع آن از خیزش‌ها و قیام‌های سال‌های اخیر، در عین‌حال کشمکشی است بر سر امکان تاکید و تقویت سویه‌های مترقی آن بر متن پیوستاری تاریخی یا تسلیم شدن به سویه‌های ارتجاعی آن در قامت هژمونی طبقاتی غلبه‌یافته. در این فلاخن از لزوم اتحادی رو به آینده می‌خوانیم اما در عین‌حال تاکید می‌کنیم اتحاد در مبارزات رهایی‌بخش نه توصیه‌ای اخلاقی بلکه امکانی بر زمینه‌ای مادی و معین است، و بر همین مبنا معنا و مفهوم و ضرورت سمت‌گیری پرولتری را برای این اتحاد توضیح می‌دهیم. فلاخن دویست و شصت و یکم جمع‌بندی از پایگاه طبقاتی‌ای است که هژمونی غلبه‌یافته آن را تضعیف کرده اما از نفس ننداخته است.

خرداد ۱۴۰۳ | نسخه‌ی ورد

فلاخن دویست و شصت و یکم را اینجا بخوانید