«کمیتهی کوئیرهای کمونیست» درست یک ماه بعد از اعلام موجودیت و انتشار اولین مانیفست خودشان، به خیابانهای استبدادزدهی شهر رفتند تا با ستاره و سنگر بر دیوارهای شهر آشکار شوند. بر پوسترهای آنها شعارهای «کوئیر، ترنس رهایی/ ادارهی شورایی»، «زن، کوئیر، کارگر/ علیه هر سلطهگر» و «زن کوئیر کارگر/ ما با همیم در سنگر» نقش بسته بود و نیز عکسی از ساره حجازی، مبارز کوئیر کمونیست مصری که در مصر تحتِ حکومت نظامی از کار اخراج و زندانی شد و تحتِ شکل دیگری از کنترل در دوران پناهندگی در کانادا خودکشی کرد. به همراه این پوسترها اطلاعیهای نیز توسط اعضای این کمیته در خیابان پخش شده که متن کامل آن چنین است:
«کوئیر چیست و کوئیرکمونیسم چگونه تعریف میشود؟
سادهترین تعریفی که از کوئیر میشود به گرایش و هویت جنسی افراد برمیگردد. به هر کسی که خارج از دوگانهی زن/مرد قرار میگیرد، کسانی که گرایش به همجنسشان دارند و خودشان را گی یا لزبین میدانند، بایسکسوالها، ترنسها، ایسکسوالها، اینترسکسها و چندین گرایش و هویت دیگر کوئیر اطلاق میشود، اما میتوان از این تعریف فراتر رفت: کوئیرها را میتوان بدنهای آزادهای دانست که به واسطهی ظرفیت انقلابیشان در برابر ساختارهای مردسالار و پدرسالاری که سرکوب زنان و کوئیرها ریشه در آنها دارد، ایستادگی میکنند. این ایستادگی شکلهای مختلف دارد. برای مثال کوئیرها با ارائهی آلترناتیوهایی برای خانوادهی هستهای امروزی که از دوگانهی زن/مرد حراست میکند، نهاد پدرسالار خانواده را زیر سوال میبرند و ساختارهایی که از هترونوماتیویتی (نرمالیزاسیون روابط زن/مرد و تاکید بر این دوگانه در گرایش، هویت و نقشهای جنسی/جنسیتی) حفاظت میکنند را به چالش میکشند.
با مصادرهی جنبشهای رادیکال کوئیر توسط نظام سرمایهداری و نئولیبرالیسم، سیاست کوئیر به سبک زندگی فردی تقلیل پیدا کرده است و ظرفیتهای انقلابی آن کمرنگ شدهاند. شورش، طغیان و انقلاب بدنهای کوئیر با تصویری رنگارنگ اما بیتاثیر از این جامعه جاگزین شده است که عموما محدود به بهاصطلاح طبقهی متوسط و کوئیرهای بورژوا است، در حالیکه کوئیرکمونیسم با تاکید بر تضاد بنیادین طبقاتی تلاش میکند مسئلهی فرودستسازی و نامرئیسازی کوئیرها را به عنوان سازوکاری در جامعهی سرمایهداری بفهمد که توسط انواع ستمها و تضادها تشدید میشود. کوئیرکمونیسم با بررسی تاریخی جنسیت روشن میسازد که چگونه سرکوب سیستماتیک کوئیرها از خلال ساختارهای درهمتنیدهی فرهنگی، اجتماعی، پزشکی، دولتی و غیره اعمال میشود، که پیوندی تنگاتنگ با حفظ نظم سرمایهدارانه دارند. پس مسالهی ستم جنسی/جنسیتی موضوعی صرفا فرهنگی نیست و با اصلاحات حقوقی حلوفصل نمیشود. کوئیرکمونیسم ضمن تلاش برای به دست آوردن حقوق برابر در ساختار جوامع موجود، در ضمن معتقد است برای امحای ستم جنسی/جنسیتی باید علیه نظامی مبارزه کرد که بر منطق استثمار و فرودستسازی بنا شده و به اینترتیب بنیاد مادی انواع ستمها و تضادها را از بین برد. بنابراین یک مبارزهی مبتنی بر ایدهی کوئیرکمونیسم علیه ستم جنسی/جنسیتی نبرد میکند اما متحدین خودش را به جای تمام کسانی که «هویت کوئیر» دارند در میان کسانی جستجو میکند که علیه سرمایهداری مبارزه میکنند و چنین است که یک «مرد» هتروی کارگر که برای لغو خصوصیسازی و ادارهی شورایی کارخانه مبارزه میکند بیشتر همرزم یک جنبش کوئیرکمونیستی محسوب میشود تا یک کوئیر بورژوا که حتی در نظام جمهوری اسلامی نیز همین اکنون میتواند در مناطق آزادشدهی خودش، در ویلاها و خانههای شمال شهر مهمانیهای کوئیر بزرگ راه بیندازد.
در ایران کوئیرها در سایهی شوم ساختارهای پیچیدهی حکومتی، مذهب شیعی، سنتهای ارتجاعی و سرمایهداری جمهوری اسلامی تحت تبعیض قرار میگیرند و سرکوب میشوند. این سرکوب آنقدر شدید است که روابط همجنس جرمانگاری میشود و طبق قانون اسلامی، مجازات اعدام در پی دارد. یادمان باشد که مدت زیادی از قتل زن ترنس هفده سالهای توسط پدرش در تبریز نمیگذرد. تعداد زیادی از افراد کوئیر هرساله در ایران منزوی میشوند، آواره میشوند و به قتل میرسند. تنها با سازماندهی جمعهای کوچک و همگرا شدن آنها برای مبارزه با حکومت شیعی نئولیبرال جمهوری اسلامی است که میتوان با ستم جنسی/جنسیتی مقابله کرد. مقاومتهای فردی هرچند در جامعهی امروز ایران قابل تحسین و تاثیرگذارند اما تا زمانی که به مبارزهی جمعی تبدیل نشوند، نمیتوانند در برابر این حکومت مردسالار سرکوبگر تاب بیاورند.
خرداد ۱۴۰۳
برای تماس با کمیتهی کوئیرهای کمونیست میتوانید با این ایمیل مکاتبه کنید: