یاران ما در اصفهان و تهران در دفاع از شریفه محمدی و در دفاع از مبارزه‌ای که او یکی از رزمندگان آن بوده است پوسترهایی را روی دیوارها و معابر چسبانده‌اند و اعلامیه‌های کوتاهی را در برخی محله‌ها پخش کرده‌اند. در این اعلامیه نوشته شده: «ما همه شریفه محمدی هستیم. شریفه را می‌شناسید؟ شریفه کارگر است و مبارز. او برای دفاع از منافع کارگران سا ل‌های زندگی‌اش را گذاشته. سال‌ها عضو نهاد مستقلی بوده به نام "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری". او می‌اندیشید که کارگران جز از طریق "متشکل شدن" نخواهند توانست که حقوق خود را از حلقوم سرمایه‌داران جمهوری اسلامی بیرون کشند. شریفه را در آذر ۱۴۰۲ بازداشت و پس از شکنجه‌های فراوان در ۱۴ تیرماه ۱۴۰۳ از سوی دادگاه انقلاب اسلامی رشت به اتهام واهی بغی به اعدام محکوم کردند. می‌دانید اتهام "بغی" یعنی چه؟ بغی به معنی خروج یا شورش علیه امام مشروع و حاکم اسلامی است. اما "جرم" اصلی شریفه محمدی این است که برای مبارزه‌ی طبقاتی علیه نظام سرمایه‌داری موجود تلاش می‌کرد. صدای شریفه باشیم که او صدای بی‌صدایان، صدای اکثریت مزدبگیران و کارگران بوده است.»

و روشن است که دفاع از شریفه محمدی، توامان دفاع از آرمان او و دفاع از مبارزه‌ای است که او را به خاطر آن بازداشت و شکنجه کرده‌اند و اکنون سایه‌ی شوم طناب دار را بر سر او آونگ کرده‌اند. این طناب دار طنابی است بافته از تار استبداد و پود ستم طبقاتی نه فقط برای شریفه محمدی، بلکه هم‌زمان برای تمامی طبقه‌ی کارگر، تمامی تهی‌دستان، تمامی ستمدیده‌گان. برای هر کارگری که اعتصاب می‌کند، هر کارگری که فریاد می‌زند، هر کارگری که می‌خواهد اوضاع را به شکل بینیادین به نفع طبقات فرودست تغییر دهد. در مقابل جلادان از شریفه محمدی به دفاع برخیزیم.

‎مرداد ۱۴۰۳