گزارشی از وضعیت کارگران کرد مهاجر در اقلیم کردستان
در دویست و شصت و نهمین فلاخن از وضعیت کارگران کردی میخوانیم که از کردستان ایران برای کار به منطقهی خودمختار اقلیم کردستان رفتهاند، اما در این سرزمین خودمختار همچنان «کارگر» و «خارجی» باقی ماندهاند. در این فلاخن از فقر و بیکاری تحمیلشده به طبقهی کارگر در کردستان ایران میخوانیم، از دلایلی که موجب میشود این کارگران برای کار به اقلیم کردستان بروند و از شرایطی که در اقلیم کردستان با آن مواجه میشوند. در فلاخن دویست و شصت و نهم از تبدیل کارگران کرد ایران به کارگر ارزان خارجی در اقلیم میخوانیم، از خوابگاههای تنگ کارگری، از دستمزد ناچیز و از گرما و سرمای شدید محیط کار؛ از کارهای بدون قرارداد، از مزد کمتر کارگر مهاجر بهرغم «کرد بودن»، از نداشتن بیمه با وجود پرداخت حق بیمه و از استفادهی حاکمان اقلیمِ خودمختار از تنشهای ملی، قومی و مذهبی برای جلوگیری از اتحاد طبقاتی کارگران؛ از اقامت دائمن مورد تهدید کارگران مهاجر در اقلیم، از سیاستهای رقابتی خاندانهای طالبانی و بارزانی در این مورد و از برخوردهای گاه به گاه نیروهای امنیتی «آسایش» با کارگران مهاجر. در این فلاخن از وضعیت آن زنانی میخوانیم که برای کار به اقلیم کردستان میروند اما در آنجا به کارگران جنسی در محیطی ناامن تبدیل میشوند، از سوءاستفادهی کارفرمایان از زنان کارگر مهاجر و از تبعیضی که به زنان کارگر «خارجی» تحمیل میشود. در فلاخن دویست و شصت و نهم از تاریخ مختصر تبدیل اقلیم کردستان به منطقهای خودمختار میخوانیم، از اینکه آنچه زمانی جلوهای از «رویای تاریخی یک ملت» نامیده میشد چگونه نابرابری و ستم را درون خودش بازتولید کرد، از اینکه چگونه «کردها» توانستند کردها را استثمار کنند و به این میاندیشیم که آیا رفع ستم ملی بدون توجه به سایر اشکال تضاد و ستم که هویت یکپارچهی هر ملتی را مختل میکند، قابل دستیابی است یا تنها به تبدیل بخشی از «ملت تحت ستم» به «طبقهی حاکم و ستمگر» منتهی میشود.
فلاخن دویست و شصت و نهم را اینجا بخوانید
اسفند ۱۴۰۳ | فایل ورد