در فلاخن دویست و هفتادم از دوره‌ی جدیدی می‌نویسیم که بعد از فروکش قیام ژینا در آن قرار گرفته‌ایم و از تفاوت‌های این دوره، با دوره‌ی پیشین که آن را دوره‌ی تدارک خوانده بودیم. در این فلاخن از این می‌نویسیم که برای نزدیک شدن به طرحی از استراتژی انقلابی در دوره‌ی جدید نیاز داریم روشن کنیم وقتی از «احیا» سخن می‌گوییم، دقیقن بناست چه چیزی را احیا کنیم و نسبت این «احیا» با گذشته چیست. به بیان دیگر چه چیزی در گذشته از دست رفته است که اکنون نیاز به «احیا» دارد؟ و این‌همه بر متن یک استراتژی انقلابی مبتنی بر سمت‌گیری پرولتری چه معنایی دارند؟ در این فلاخن به این سوال می‌پردازیم که چرا جریانات راست اپوزیسیون دقیقن بعد از قیامی توانستند بنیانی مادی در جامعه پیدا کنند که کمترین شعارها به نفع آنان و بیشترین شعارها علیه ایشان به گوش رسید؛ به هژمون شدن ایدئولوژی طبقه‌ی متوسط بعد از فروکش قیام ژینا می‌پردازیم و این هژمون شدن را با مصادیقی مانند کشته شدن کارگران معدن طبس، تجمع دانشجویان دانشکده‌ی علوم اجتماعی تهران علیه تجاری‌سازی فضاهای دانشجویی، انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری در تابستان سال گذشته و حواشی هر کدام از آنها معنای انضامی این هژمونی را روشن می‌کنیم. در فلاخن دویست و هفتادم از ضرورت احیای امکاناتی می‌نویسیم که از دست رفته است و احیای آنها برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و تاسیس آلترناتیوی رهایی‌بخش بعد از آن ضرورتی انکارناپذیر دارد، از این‌که مسئله‌ی حضور اجتماعی برای هر سازمان کمونیستی مسئله‌ای وجودی است و هر سازمانی برای مبارزه در مسیر هر استراتژی‌ای نیاز به حضوری اجتماعی دارد، از این‌که هر عمل اجتماعی تنها در صورتی می‌تواند به عنوان عمل اجتماعی یک تشکیلات اعتبار داشته باشد که در افقی استراتژیک تعبیه شده باشد و از این‌که در موقعیتی قرار داریم که باید بتوانیم برنامه و نقشه‌ی دقیقی برای فتح موضعی، تثبیت مواضع، دفاع از مواضع و پیش‌روی توامان در مواضع داشته باشیم و پیشنهادهایی عینی و مادی را برای این منظور در میان می‌گذاریم. در فلاخن دویست و هفتادم از ملزومات تداوم پیکاری سازمان‌یافته و رهایی‌بخش می‌نویسیم در دوره‌ای که هیچ‌چیز به نفع چنین پیکاری نیست.

فلاخن دویست و هفتادم را اینجا بخوانید

فروردین ۱۴۰۴ | فایل ورد