در این دقیقه ما از حضور کموناریوم شادیم. شادی ما از سنگر جسورانهیی است که در مقابل وضعیت موجود بنا شده است. شادی ما از اعلام وفاداری به سیاست مردمی است در جغرافیایی که به ویژه در چند سال اخیر به ستاد فرماندهی «نخبهگانی» بدل شده است که از مردمِ خیابان گسستند و فرمان تخلیهی خیابان را صادر کردند. شادی ما از پافشاری بر امکانهایی است که در برابر هر راهبرد از بالایی، هر شکلی از سرسپردگی به درگاه نظم مستقر جهانی گشوده و ساخته میشود.
چنین است که خطاب ما نه به کموناریوم، بلکه به «چیزی» است که کموناریوم پدیدار میکند، به «چیزی» که کموناریوم میانجی به میان کشیدن آن است. پژواکی است برای همان «قصدیت جمعی» که اعلام شده است. دست گذاشتن بر مازادی است که در کموناریوم بیش از خود کموناریوم وجود دارد. هر کجا که جمع نیستیم باید جمع شویم. هرکجا که جمعهایی وجود دارد باید قصدیت جمعی را ابداع کرد. باید امکانهایی را گشود و ساخت.
حضور کموناریوم به یاد ما و دیگران میآورد تنها در وفاداری به سنت ستمدیدهگان است که افقهای رهایی و برابری گشوده خواهد شد. تنها با تن ندادن به تن حاکم است که میتوان بر تداوم پیکار رهاییبخش پافشاری کرد. حضور کموناریوم باید خودِ اضطرار حضور را به یاد ما بیاورد. باید «جمع» شد، باید «جمع» ساخت، باید به مخاطرهی دستهای آلوده خطر کرد و در سرنوشتی که برایمان تدارک دیدهاند، دخالتگرانه دست برد. آینده از امروز آغاز میشود.
ریشههای خیابانی _ برلین