شعری برای هزار هزار انسانی که در گوشه گوشهی جهان، در کارخانه یا معدن میگریند، سرود میخوانند و درد را به گرده میگیرند تا نانپاره مگر در خواب ببينند. آدمهای شعر البیاتی حالا پا درآوردهاند و راسن به میدان آمدهاند، بیامید و آکنده از خشم
«بچههای اعماق» به خیزش دیماه وفادار میماند. به آنهایی که چهرهای ندارند. به آنهایی که «در شهر بیخیابان میبالند» «بچههای اعماق» آمده است تا در پیکار رهاییبخش فرودستان همراه با آنها باشد، در همان خیابانها و همان محلهها
اسماعیل/ باتومها مسالمتآمیز نمیدانند/ وقتی که گوشت/ شکل خودش را جمع کند/ و هوا/ توی گوشهای از خون رفته/ لانه کند/ جنونهای ادواری با دستهای مکرر/ در گرفتن/ در بریدن/ هوا را پس خواهند زد
شعر: م. کاز/ خواننده: فواد/ سر زن ای قهر قلب سرخ ما/ سر زن ای خشم مشت تودهها/ سر زن ای نور صبح انقلاب/ به سمت شهر و کارخانهها/ به سمت دیروز، سمت ظلم و درد/ به سمت روزی تاریک و سرد/ بکن جهان کهنه زیر و رو/ پیام آزادی ما بگو
اجرا: حسین رنگچی/ شعر: الیاس قنواتی لاری/ ما بَردگانِ زخمیِ مُفتخورانِ فَربهایم/ دَر خانه کارخانهها خمیده زیرِ ضربهایم/ کنون چنین صدای ما توان گرفته است/ ببین که اتحادِ ما جهان گرفته است/ ای دستِ اتحادِ تودههای خونجگر/ شورای کارگران هفتتپه، نیشکر
انفجار درد/ موسیقی و اجرا: حسین رنگچی/ شعر: الیاس قنواتی لاری. زانیارِ دلنوازم/ لقمانِ پاکبازم/ رامینِ سرفرازم/ من جانِ مرده بودم/ یک خشمِ خورده بودم/ از یاد برده بودم/ این مردههای بیدار/ بیدارهای بر دار/ فریاد وا زِ بیداد
درختزادگی منم/ و ای شاپرک/ چون شاپرک تویی/…/ بشاشت حالتِ صبحدم تو باش/ برگ هفتاد من از من/…/ پروانه از پیله زاده است/ آدمی زایانده آهنش/ درخت هم که خودش یک خوشه آدم است/ چون درگرفته آتش و چون پنجههای چنار
ترانهسرود کارگر. ترانه: الیاس قنواتی/ حسین رنگچی. اجرا: حسین رنگچی. یه پتک آهنی دستوم/ قرار خویش بشکستوم/ سیه رویوم، سیه بختوم/ یه زنده مرده تو رختوم/…/کارگروم کارگر/ نشد کار مو کارگر/ تبر دستم و دار سر/ تو از درد مو زر ببر
دستی به دستِ کنگره میبست باد/ مفهومِ جمعِ ساکتِ خورشیدْ ماه/ اصحابِ صُفّهاند پای براقِ شهر/ کندو: دهانِ گُل/ شهد: آشیانهاش/ پای هزارچشمهٔ مفهومِ دمدمه/ -چون شوخ-/ پیکِ شاعرم،/ خرناس میکشم:/ سکّو: براتِ برق/ معجر: رسانهام
در آغاز ما هزارن هزار کَس بودیم/ هزاران هزار و…/ بیکَس،/ بر پهنهی خاک و پینه پا گرفتیم و/ کم کم/ کم شدیم/ …/ بر میدانهای مین، خانههای شطرنجی بازیمان را نقش زدیم/ لیلیکنان گذشتیم و…/ کم شدیم
هرگونه استفادهی غیرانحصاری از انتشارات «منجنیق»، حتا بدون ذکر منبع، آزاد است