
همبستگی با هفتتپه بر دیوارهای شهر
حالا خیابانهای شهر، جنگل «شبتاب» است که در آن راه میافتد و پوسترهایش را به دیوارها، ستونها، باجههای تلفن و هر کجایی که بشود دیگران آن را ببینند میچسباند. «شبتاب» اینبار در همبستگی با هفتتپه پوسترهایش را چسبانده است

از اردوگاههای آتش و آجر
عکاس: جواد خلیلی | عکسهای جواد خلیلی از کارگران افغانستانی کورهپزخانهها خلوت است، هرچند اغلب مانند بسیاری با خانواده در همان محیط زندگی میکنند اما در این عکسها کارگرانی تکافتاده را میبینیم با انبوهی از آجر که در لهیب سوزان آتش پختهاند

پوستر از خاک خاوران
از خاکهای سرخ از خاک خاوران روییدهایم ما* پوستر از گروه آفتابکاران *شعری از محمد خلیلی

پوستر برای دستِ سپیدِ صبح
برای دانشجویان، رزم آنها و مقاومتشان در برابر حجاب و عفاف، ارتجاع و انقیاد. برای آن قرنیهی پارهشده زیر مشت چماقداران

کاشتن آفتاب در روز کارگر
مع «آفتابکاران» در دو روز پیاپی، زیر نگاه خیرهی پلیس سیاسی، روز جهانی کارگر را چنان که باید به یادها آورده است. روز اول پلاکاردی را با شعار «دانشجو، کارگر، معلم متحد شوید» از پل هوایی عابر پیاده در مقابل در اصلی مصلا و ورودی نمایشگاه کتاب آویختهاند

هشت مارسِ ابتکارها
گزارشهای تصویری مختلفی از ابتکارهای متعددی که مبارزان جنبش زنان در ایران برای گرامیداشت روز جهانی زنان، به کار بستهاند. ابتکارهایی نه چنان که نظم مسلط میخواهد برای «تبریک» و «جشن»، بلکه ابتکارهایی در وفاداری به سنت مبارزاتی هشت مارس

آزادی زن، آزادی جامعه
جمع «آفتابکاران» اینبار 8 مارس را بعد از 8 مارس، روی دیوارهای شهر به خاطر آورده است. آنها نوشتهاند: «درست در هنگامهای که میپنداریم به نقطهی پایان مبارزهای طولانی برای رهایی دست یافتهایم، متوجه میشویم که هنوز “رهایی” از ما فاصلهی غریبی دارد.»

همراه با آفتابِ آفتابکاران
ما از تبار آفتابکارانیم؛ از تبار فدایی، از تبار رهایی، از تبار خشم و خون و از تبار عشق و هنر. نسبتِ هنر و مبارزه، نسبتِ هنرِ متعهد و هنرِ مستقل است. نبرد ما نیاز به درک شدن در تمام طبقات دارد. همه باید چرایی مبارزهی ما را بفهمند حتی اگر در آن شرکت نمیکنند