فلاخن شماره‌ی دوازدهم. «سرخ» و «سه‌رنگ»

در فلاخن دوازدهم آلن بدیو از شارلی ابدو می‌نویسد و از انواع هویت‌های فاشیستی که تکه‌هایی از سلطه‌ی محلی در جهانی واحد را با درنده‌خویی از آن خود می‌کنند. از هویت فرانسوی «جمهوریت» علیه به حاشیه رانده‌شده‌گان، سیاهان، عرب‌ها و زنان محجبه.

فلاخن شماره‌ی یازدهم. امپریالیسم و عواملش در روژئاوا

درست حالا باید به کوبانی برگردیم، حالا که رسانه‌های بزرگ از کوبانی دست می‌کشند باید با کوبانی هم‌دست شد، حالا که فعالان فرهمند حقوق بشر از کوبانی روی برمی‌گردانند و دنبال «قربانی»های جدیدتر می‌گردند باید پای کوبانی ایستاد

فلاخن شماره‌ی دهم. دانشگاه پادگان نبود

در فلاخن دهم از دانشگاهی می‌خوانیم که پادگان نبود، از روزهای شور و امید، از جلسه‌ها، نشریه‌ها، تجمع‌ها، از دست‌هایی که در هم قفل می‌شدند، از فریادها، فریادهایی که چونان شبح هنوز بر فراز دانشگاه در گشت و گذار است

فلاخن شماره‌ی نهم. کپی‌رایت یا کپی‌لفت؟ یک نقد مارکسیستی

در نهمین فلاخن از تاریخچه‌ی شکل‌گیری کپی‌رایت می‌خوانیم و این‌که تا چه اندازه به حفظ منافع سرمایه ربط دارد، از اطلاعات به مثابه کالا و نقش آن در چرخه‌ی سود، از این‌که جنبش کپی‌لفت از چه زمانی شکل گرفت و تاکنون چه کرده است

فلاخن شماره‌ی هشتم. کوبانی: نام کوچک نفی

در فلاخن هشتم ماردین محمدی از آن ستاره‌ی سرخ بر شانه‌ی چپ گریلا‌ها می‌نویسد. از آن ستاره‌ای که رسانه‌های همگام با نظم موجود تلاش می‌کنند آن را نادیده بگیرند اما در کوبانی می‌درخشد

فلاخن شماره‌ی هفتم. نقطه‌ی کور غرب

در هفتمین فلاخن می‌خوانیم که چرا ایالات‌متحده و ارتش آزادی‌بخش آن به تماشای کشتار در روژئاوا نشسته‌اند و هیچ مداخله‌یی نمی‌کنند. اسامی متحدان منطقه‌یی و بین‌المللیِ داعش را به یاد می‌آوریم و از زندگی روزمره‌ی مردم در کانتون‌ها می‌خوانیم

فلاخن شماره‌ی ششم. داعش در غرب

در فلاخن ششم پویا نودهی چشم‌ها را از خاورمیانه‌ی داعش‌زده به اروپا برمی‌گرداند. به آنچه که اروپا با خاورمیانه می‌کند و نه تنها در خودِ خاورمیانه. در فلاخن ششم از مرزهایی می‌خوانیم که بسته می‌شوند، از مهاجرینی که مطرود می‌مانند

فلاخن شماره‌ی پنجم. در ضرورتِ سیاست واقع‌بینانه‌ی اتوپیایی

در پنجمین فلاخن مینا خانلرزاده از امیدواران مدبر عصر اعتدال می‌نویسد، از آنهایی که پرچم اعتدال را بر دوش گرفتند و از سنگر «سیاست واقع‌بینانه» به سوی هر آرزوی جمعیِ رهایی آتش گشودند و «بازگشتند»، از هر کجا به همه جا بازگشتند

فلاخن شماره‌ی چهارم. سیاستِ مردمی و مردمِ متشکل

در فلاخن چهارم بهرام قدیمی آن چیزی را با ما در میان می‌گذارد که حاصل حضور بی واسطه‌ی او در بطن مبارزات انقلابی مردم بوده است. از جنبش چریکی السالوادور تا کارخانه‌های تسخیر شده‌ی آرژانتین، از جنبش دهقانی بولیوی تا رستاخیز بومی‌های مکزیک

فلاخن شماره‌ی سوم. کوبانی

در سومین «فلاخن» هژیر پلاسچی از امکانی می‌نویسد که در کوبانی وجود دارد، از آن میل جمعی برای جابه‌جا کردن مرزهای امر ممکن و آن اراده‌ی مردمی ادغام نشده‌یی که از اشکال سنگ شده‌ی اداره‌ی جامعه تن می‌زند، آنگاه ساسان…