منجنیق در همین صبحگاه اکتبر روسی این کتاب را با فروتنی به مبارزهی نا نامجویانهی «بهنام ابراهیمزاده» و «محمد جراحی» تقدیم میکند و نیز همچنان به «یاشار دارالشفا» که در سینههایشان جنگلی از ستاره دارند
در بیست و هفتمین فلاخن علی سلطانی و مینا خانی از آمارهایی مینویسند که وجود دارند اما کسی آنها را تیتر اصلی رسانهها نمیکند. از آن تیتر هیجانزدهی «پذیرش هشتصد هزار پناهجو در آلمان» مینویسند
در فلاخن بیست و ششم «لورن بالهورن»، عضو حزب چپ آلمان توضیح میدهد که چرا نباید روی مرکل حساب کرد. بالهورن نشان میدهد که «مادر آنجلا» چه نقشی در به وجود آمدن همین موج مهاجرت داشته است
در بیست و پنجمین فلاخن آلن بدیو از یونانِ پس از توافق مینویسد. از فرصتهای گشودهی بعد از رفراندوم که توسط دولت سیپراس بر باد رفت
در فلاخن بیست و چهارم آرونداتی روی، نویسنده و مبارز سیاسی هندی ماهاتما گاندی را دوباره و از نو به ما معرفی میکند. آرونداتی روی اما با ما از گاندیای سخن میگوید که او را به لطف هیاهوی کر کنندهی صدای غالب هرگز نشناختهییم
در بیست و سومین فلاخن چیزی را ادامه میدهیم که همین حالا دولت مقتدر حزب عدالت و توسعه در ترکیه کمر به نابودیاش بسته است، تجربهی تاکنون و هنوز پیروزِ سیاست مردمی در منطقه
در فلاخن بیست و دوم امید کشتکار از تلویزیون مینویسد و از تقدس آن، تقدسی که با پیشرفت تکنولوژی افزونتر شده است. از جایگاه تلویزیون برای تسخیر ایدئولوژیک جهان بدون درد و خونریزی
در بیست و یکمین فلاخن از چیزهایی مینویسیم که در مورد پناهندگی و پناهنده نمیدانید، از کسانی مینویسیم که در «بهشت موعود» فرود آمدهاند، از «بهشت» مینویسیم
در فلاخن بیستم با تراب حقشناس گفتوگو کردهییم. یکی از اعضای اولیهی سازمان مجاهدین خلق ایران و از مجاهدینی که تغییر ایدئولوژی را پذیرفت و مارکسیست شد و سپس از موسسان سازمان پیکار در راه آزادی طبقهی کارگر بود
در نوزدهمین فلاخن زینت ارحیم از زنانی مینویسد که در هیاهوی جنگ موجود میان بشار اسد و مخالفانش دیده نمیشوند، آنهایی که نه مقاومتشان، نه مبارزهشان و نه حتا شهادتشان بازنمایی نمیشود
هرگونه استفادهی غیرانحصاری از انتشارات «منجنیق»، حتا بدون ذکر منبع، آزاد است